ميدانم كه خودم هم اين مرض را دارم. تحمل كُند بالا آمدن رايانه خودم را هم ندارم. در واقع اخيرا زمان گرفتم. 2 دقيقه طول ميكشد و در تمام اين مدت من در جا، هي تكان ميخورم. من جزو كساني هستم كه دكمه آسانسور را بيشتر از يك بار فشار ميدهند بلكه سريعتر برسد.عبارت ديگر براي «مرض زود باش»، بيقراري است و من اطمينان دارم تنها كسي نيستم كه مبتلا به بيقراري است. جنون سرعت در جادهها، خشونت به هر شكل ممكن، رشد انفجاري مشاجره در ادارات و شركتها، طلاق، داد زدن سربچه… همه اينها و بسياري ديگر از مرضهاي اين دنيا را ميتوان تماما يا حداقل بخشي از آن را در بيقراري رديابي كرد.
قانوني در ايالت كاليفرنيا رانندگان را ملزم ميكند در مناطق ساختماني، سرعت خود را از 105 كيلومتر بر ساعت به 86 كيلومتر برسانند، زيرا در اين مناطق تاكنون كارگران زيادي بر اثر حوادث رانندگي كشته شدهاند. در اين اطلاعيه آمده است كه تفاوت زماني رانندگي با سرعت 105 كيلومتر بر ساعت با سرعت 86 كيلومتر بر ساعت در طول 2 كيلومتر منطقه ساختماني، 10 ثانيه است.
مردم كشته ميشوند، چون ما حاضر نيستيم در هر 2 كيلومتر، 10 ثانيه ديرتر به مقصدمان برسيم!
در حقيقت هر چه سرعت بيشتر ميشود، ظاهرا ما بيقرارتر ميشويم. اين موضوع به صورت معضل درآمده، چون در زندگي ما بعضي تاخيرها مانند صف، ترافيك سنگين و سيستم اتوماتيك پيامها به طرز اجتنابناپذيري وجود دارد. مهمتر اين كه صبر نداشتنروز به روز بيشتر برايمان مشكلساز ميشود، زيرا هر چه چالشهاي زندگي مانند بيماريها، ناتوانيها، تضاد در روابط، بحرانهاي كاري و… پيچيدهتر ميشوند، ما به صبر و تحمل بيشتري نياز پيدا ميكنيم. نه فقط براي كنارآمدن با اين پيچيدگيها كه براي رشد كردن در محبت و عقل به صبر نياز داريم.
بدون صبر حقيقتا قادر نخواهيم بود از درسهايي كه زندگي سر راهمان قرار ميدهد، چيزي ياد بگيريم. بدون صبر به بلوغ فكري نخواهيم رسيد. در مرحله نوزاد كج خلق و تحريكپذيري باقي خواهيم ماند كه طاقت ندارد ارضا و لذت را بيش از چند لحظه به تاخير بيندازد. اگر بخواهيم وسيعتر و عميقتر زندگي كنيم، نه فقط سريعتر كه بايد صبوري ياد بگيريم. صبوري با خودمان، صبوري با ديگران و صبوري با شرايط كوچك و بزرگ زندگي.»
***
آنچه خوانديد بخشي از فصل اول كتاب «قدرت صبر» بود. فصلي كه نويسنده، اين عنوان جالب را برايش انتخاب كرده است «چطور اين فضيلت از مد افتاده ميتواند زندگي شما را بهتر كند».
شايد همين عنوان، علت اوليه خريدن و خواندن و انتخاب اين كتاب براي معرفي در اين صفحه شد.
تقارن اين معرفي با اين روزها كه ما ملموستر قدرت صبر و ارزش اينگونه رفتار را درك ميكنيم، فرصت بهتري فراهم ميآورد كه اين روحيه را هر چه بيشتر در خود بپروريم و در پناه صبوري به زندگياي شيرينتر دست يابيم.
«دنيا سريعتر به پيش ميرود و همه ما سعي ميكنيم با سرعت آن همگام شويم. هرگز پيش از اين، صبر تا اين حد مورد نياز نبوده است و هرگز پيش از اين تا اينحد در مضيقه صبر نبودهايم. ولي ما ميتوانيم شرايط را تغيير دهيم. با نگرشي صحيح و با كمي صبر، ميتوانيم مهار قدرت صبر را در زندگي به دست گيريم. اگر من، زن ميانسالي با مشغلههايي بيش از حد و اندازه توانستهام، پس شما هم ميتوانيد. شرط موفقيت، تركيبي از انگيزه (خواستن)، آگاهي (توجه به چشماندازهاي درونيمان) و پرورش (تمرين كردن) است. ما ميتوانيم، زيرا صبر كيفيتي انساني و قابل تقويت است. ما آنچه را لازم است در اختيار داريم. ما همين حالا هم صبور هستيم، وگرنه نميتوانستيم به مدرسه برويم، دوست داشتيم ياد بگيريم و كار پيدا كنيم.
مساله اين است كه معمولا نسبت به چيزي كه كمكمان ميكند صبور باشيم.
مهمتر از همه اين است كه بدانيم صبر، عملي است كه بايد انجامش دهيم، نه چيزي كه داشته يا نداشته باشيم. صبر مثل عضله است. همه ما عضله داريم، اما بعضي قويتر هستند، چون عضلاتشان را ورزش دادهاند. صبر هم همين طور است. ممكن است بعضي از ما همين حالا هم از ديگران صبورتر باشيم، اما همه ما ميتوانيم صبر را در خود پرورش دهيم. اين كتاب درباره همين است.»
***
«قدرت صبر» به اهميت صبر توجه ميكند. اين كه صبر چه كاري ميتواند براي ماانجام دهد، چرا امروز تا اين حد تعيينكننده است و چطور ميشود صبورتر بود. اين كتاب برآمده از خواست خودم براي زيستن زندگياي شاد و پرمعناست و برآمده از اشتياقم براي كمك به ديگران در زيستن چنين زندگياي است.
اين براي من جستجويي در همه عمر بوده است.
در واقع هر چه بيشتر صبر را مطالعه و تجربه كردم، بيشتر فهميدم كه صبر عاملي تعيينكننده در رضايت داشتن از زندگي است. صبر به ما خويشتنداري ميبخشد و به ما ظرفيت ميدهد كه توقف و در لحظه حاضر زندگي كنيم. از آن موضع ميتوانيم عاقلانهتر انتخاب كنيم. صبر كمكمان ميكند محبت بيشتري نسبت به ديگران داشته باشيم. با شرايط زندگيمان راحتتر برخورد كنيم و بهتر بتوانيم به آنچه ميخواهيم برسيم. پاداش هميشگي صبر، دستيابي به بلوغ و تعقل است؛ دستيابي به روابط سالمتر، شغل باكيفيتتر و آرامش فكري. صبر، چنين كار جادويي را با تركيب اين3 كيفيت اصلي ذهن و قلب انجام ميدهد و به ما امكان ميدهد بهترين بشويم و بهترينها را انجام دهيم. اين 3 كيفيت عبارتند از: پايداري، آرامش و پذيرش.
***
صبوري، آرامش روح هم ميدهد. با صبر، تجربيات دروني ما بيشتر مانند يك درياچه آرام است تا يك رودخانه خروشان. به جاي آن كه با هر شرايط ناخوشايندي كه زندگي سر راهمان قرار ميدهد، با خشم، دلشوره و ترس مواجه شويم، صبر به ما امكان ميدهد به آن شرايط از جهتي نگاه كنيم كه ضامن حفظ خونسرديمان هم باشد.
با چنين خويشتنداري، به جاي آن كه كسي باشيم كه همه اطرافيانش را ناراحت ميكند، به كسي تبديل خواهيم شد كه وقتي اوضاع به هم ميريزد، همه براي تسلي و بيرون آمدن از نگراني به او مراجعه ميكنند.
***
چاپ دومش را نشر جيحون روانه بازار كرده و شايد خواندن اين كتاب كه خانم ام.جي.ريان آن را نوشته و زهره زاهدي ترجمهاش كرده است، كمكي در اين مسير باشد.